آیه 1 سوره فاطر

از دانشنامه‌ی اسلامی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۚ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

[35–1] (مشاهده آیه در سوره)


<<1 آیه 1 سوره فاطر 2>>
سوره :سوره فاطر (35)
جزء :22
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

سپاس خدای راست که آفریننده آسمانها و زمین است و فرشتگان را رسولان (پیمبران خود) گردانید و دارای دو و سه و چهار بال و پر (قدرت) قرار داد، هر چه بخواهد در آفرینش می‌افزاید که خدا بر (بعث و ایجاد) هر چیز قادر است.

همه ستایش ها ویژه خداست که آفریننده آسمان ها و زمین است [و] فرشتگان را که دارای بالهایی دوگانه و سه گانه و چهارگانه اند رسولانی [برای انجام دادن فرمان های تکوینی و تشریعی اش] قرار داده است. هرچه بخواهد در آفرینش می افزاید؛ یقیناً خدا بر هر کاری تواناست.

سپاس خداى را كه پديدآورنده آسمان و زمين است [و] فرشتگان را كه داراى بالهاى دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه‌اند پيام‌آورنده قرار داده است. در آفرينش، هر چه بخواهد مى‌افزايد، زيرا خدا بر هر چيزى تواناست.

ستايش از آن خداوند است، آفريننده آسمانها و زمين، آن كه فرشتگان را رسولان گردانيد. فرشتگانى كه بالهايى دارند، دودو و سه‌سه و چهارچهار. در آفرينش هر چه بخواهد مى‌افزايد، زيرا خدا بر هر كارى تواناست.

ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرینش می‌افزاید، و او بر هر چیزی تواناست!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

All praise belongs to Allah, originator of the heavens and the earth, maker of the angels [His] messengers, possessing wings, two, three or four [of them]. He adds to the creation whatever He wishes. Indeed Allah has power over all things.

All praise is due to Allah, the Originator of the heavens and the earth, the Maker of the angels, apostles flying on wings, two, and three, and four; He increases in creation what He pleases; surely Allah has power over all things.

Praise be to Allah, the Creator of the heavens and the earth, Who appointeth the angels messengers having wings two, three and four. He multiplieth in creation what He will. Lo! Allah is Able to do all things.

Praise be to Allah, Who created (out of nothing) the heavens and the earth, Who made the angels, messengers with wings,- two, or three, or four (pairs): He adds to Creation as He pleases: for Allah has power over all things.

معانی کلمات آیه

  • فاطر: فطر: شكافتن و شكاف. «الفطر: الشقّ» راغب شكافتن از طرف طول گفته است‏ فاطِرِ السَّماواتِ‏ از اسماء حسنى است كه خداوند كائنات را به وسيله شكافتن آفريده است نظير: إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‏.
  • ملائكه: موجودات با شعور غير مادّى كه خداوند آفريده و پيوسته در فرمان خدايند: عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ‏ طبرسى فرموده: اكثر علماء عقيده دارند كه ملك (بر وزن شرف) از الوك مشتقّ است كه به معنى رسالت مى‌باشد.
  • اجنحة: جناح (بفتح- ج): بال، دو طرف شى‏ء را نيز جناح گويند مانند دو جناح كشتى و لشكر، در اينصورت به معنى جانب و طرف است. و نيز به معنى ميل آيد گويند: «جنحت السفينة» يعنى كشتى به يك طرف ميل كرد. جمع جناح اجنحه است.
  • مثنى: دو تا دو تا. «ثلاث» سه تا سه تا. «رباع» چهار تا چهار تا.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سیمای سوره‌ى فاطر

اين سوره در مكّه نازل شده و چهل و پنج آيه دارد.

«فاطر» يكى از صفات خداوند است كه به معناى آفريننده مى‌باشد. نام اين سوره از آيه اول آن گرفته شده كه خداوند را به عنوان‌ «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» معرّفى مى‌نمايد.

همانند ديگر سوره‌هاى مكّى، سخن از مبدأ و معاد و مبارزه باشرك، محور اصلى مباحث اين سوره را تشكيل مى‌دهد.

جلد 7 - صفحه 469


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده‌ى مهربان‌

الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «1»

ستايش، مخصوص خداوندى است كه آفريدگار آسمان‌ها و زمين است؛ فرشتگان را كه داراى بال‌هاى (قدرت) دو تا دو تا و سه تا سه تا و چهار تا چهار تا هستند، رسولانى قرار داد. او هر چه را بخواهد در آفرينش مى‌افزايد، البتّه خداوند بر هر كارى تواناست.

نکته ها

«فاطِرِ» به معناى آفريدن ابتكارى است و «أَجْنِحَةٍ» از «جناح» به معناى بال و كنايه از قدرت است. در زبان فارسى نيز مى‌گوئيم: فلانى پروبالش سوخته يا شكسته، كنايه از اين‌كه قدرتى ندارد.

پیام ها

1- ستايش بايد بر اساس ارزش و لياقت باشد. (اگر قرآن مى‌فرمايد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» به دليل آن است كه او فاطر، جاعل و قدير است.)

2- با آن كه خداوند قدرت دارد، ليكن نظام آفرينش را بر اساس اسباب و مسبّبات قرار داده است. «جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا»

جلد 7 - صفحه 470

3- نقش و قدرت فرشتگان متفاوت است. «أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ»

4- دست خداوند در آفرينش باز است و جهان در حال توسعه و گسترش مى‌باشد. «يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ»

5- آفرينش جهان، امرى بديع و ابتكارى است. «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

سيماى فرشتگان در قرآن‌

قرآن كريم درباره‌ى فرشتگان مطالبى دارد از جمله:

1. فرشتگان، بندگان گرامى خداوند هستند. «بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ» «1»

2. مطيع خداوند هستند. «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» «2» «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «3»

3. تدبير و تقسيم امور بر عهده‌ى آنهاست. «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» «4» «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» «5»

4. مراقب الفاظ و سخن انسانند. «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» «6»

5. كاتب اعمالند. «وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ» «7»

6. بشارت دهنده به رزمندگان در جنگ هستند. «بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها» «8»

7. بشارت دهنده در مورد فرزنددار شدن هستند. «إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى‌» «9»

8. بشارت دهنده به مؤمنان در لحظه‌ى مرگ هستند. «أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا» «10»

9. مأمور عذاب مجرمان هستند. «لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِي‌ءَ بِهِمْ» «11»

10. محافظ انسان هستند. «يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً» «12»

11. دعاگوى مؤمنانند. «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» «13» «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ» «14»

12. شفاعت مى‌كنند. «وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ‌ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى‌» «1»

«1». انبياء، 26.

«2». انبياء، 27.

«3». تحريم، 6.

«4». نازعات، 5.

«5». ذاريات، 4.

«6». ق، 18.

«7». زخرف، 80.

«8». توبه، 40.

«9». مريم، 7.

«10». فصلت، 30.

«11». هود، 77.

«12». انعام، 61.

«13». غافر، 70

«14». شورى، 5.

جلد 7 - صفحه 471

13. لعن كننده‌ى كفّارند. «أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ» «2»

14. امدادگر جبهه‌ها هستند. يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ‌ «3» بَلى‌ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا ... يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ‌ «4»

15. مجرمان را لحظه‌ى مرگ تنبيه مى‌كنند. «تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ» «5»

16. از بهشتيان استقبال مى‌كنند. «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «6»

17. مسئول عذاب دوزخ هستند. «عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ» «7»

18. مسئول قبض روح هستند. «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا» «8»

19. داراى درجاتى هستند. «ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ» «9»

20. مسئول نزول وحى هستند. «يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ» «10»

21. گاهى به صورت انسان در مى‌آيند. «فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا» «11»

22. از عبادت خسته نمى‌شوند. «يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا يَسْأَمُونَ» «12»

23. با غير انبيا نيز تماس و گفتگو دارند. «إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً» «13»

24. بعضى فرشتگان برگزيده‌اند. «اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ» «14»

25. ايمان به فرشتگان لازم است. «وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ» «15»

«وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً» «16»

«1». نجم، 26.

«2». بقره، 161.

«3». آل عمران، 126.

«4». آل عمران، 125.

«5». محمد، 27.

«6». زمر، 73.

«7». مدثر، 31.

«8». انعام، 61.

«9». صافات، 164.

«10». نحل، 2.

«11». مريم، 17.

«12». فصلت، 38.

«13». مريم، 19.

«14». حج، 75.

«15». بقره، 285.

«16». نساء، 136.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 472

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «1»

چون حق تعالى ختم سوره «سبا» نمود به ريب و شك ارباب عنود، ابتداى اين سوره به ذكر كمال قدرت و وحدانيت خود و دلايل قدرت كه مزيل شك و ريب است فرمايد:

الْحَمْدُ لِلَّهِ‌: هر ستايش و هر ثناى جميل كه بود و هست و خواهد بود، ثابت است مرذاتى را كه مستجمع تمام صفات كماليه و منزه از كليّه نقائص و سزاوار پرستش و ستايش است، فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌: شكافنده و پديد آرنده آسمانها و زمينها از كتم عدم به فضاى وجود، و ايجاد و اختراع فرمود بدون مثال.

جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا: قرار دهنده ملائكه را رسولان، يعنى ايشان را به رسالت به انبياء مقرر داشت. نزد بعضى قرار داد ملائكه را، به وحى پيغام الهى به انبياء، و به الهام به اولياء، و به رؤياى صادقه به مؤمنان؛ يا وسائط هستند ميان حق تعالى و بندگان در ايصال آثار صنع او به ايشان. أُولِي أَجْنِحَةٍ: (صفت‌

«1» ثواب الاعمال (چ 1391 ق- حيدرى) ص 138- 137 و نور الثقلين، ج 4، ص 345، ج 1؛ از كتاب ثواب الاعمال.

جلد 11 - صفحه 9

ملائكه) صاحبان بالهاى متعدده متفاوته، مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ‌: دو دو، و سه سه، و چهار چهار، و به اين بالهاى متفاوته عروج مى‌كنند؛ يا سرعت نمايند به آنچه خدا ايشان را موكل گردانيده؛ يا به آنچه مأمورند رساندن آن را. يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ: زياد فرمايد خدا در آفريده خود آنچه مى‌خواهد، يعنى در اجنحه ملائكه مى‌افزايد تا از چهار زياده شود؛ يا مراد از «خلق» آدميانند و زيادات ايشان؛ يا عقليه است مانند فصاحت و علم و كمال و معرفت و اخلاق و غيره؛ يا جسمانيه مانند حسن صورت و ملاحت عينين و طول قامت و تسويه اعضاء و طلاقت لسان و قوه بطش. و تفاوت ملائكه در «اجنحه» مقتضى مشيت الهى و به حكمت بالغه است نه امرى كه ذوات آنها مستدعى آنست، زيرا اختلاف اصناف و انواع خواص و فصول اگر به جهت ذوات مشتركه ايشان مى‌بود، لازم مى‌آمد تنافى لوازم امور متفقه؛ و اين محالست. إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ: بدرستى كه خداى تعالى بر همه چيز از رسالت ملائكه و زيادتى خلق و غير آن توانا است. و تخصيص بعضى اشياء به تحصيل دون بعضى، به جهت اراده او است.

تبصره:

علامه مجلسى رحمه اللّه فرمايد: غير از اندكى از فلاسفه كه خود را داخل مسلمين نموده‌اند به جهت تخريب اصول اسلامى، اجماع اماميه بلكه جميع اهل اسلام است بر وجود ملائكه؛ و ايشان اجسام لطيفه نورانيه صاحب بالهاى دو دو و سه سه و چهار چهار و زيادتر، قادر بر تشكل به اشكال مختلفه بر حسب حكم و مصالح الهيه، و براى آنها است حركاتى از صعود و هبوط، مى‌بينند ايشان را انبياء و اوصياء عليهم السلام؛ و تأويل به عقول و نفوس فلكيه و قوا و طبايع و تأويل آيات متظافره و آيات متواتره، تعويل شبهات واهيه و استبعادات وهميه، هر آينه گمراهى است از طريق هدايت و پيروى اهل ضلالت. «1»

محقق دوانى در شرح عقايد گويد: ملائكه، اجسام لطيفه، قادرند بر

«1» سفينة البحار، ج 2 ذيل ماده ملك، ص 547.

جلد 11 - صفحه 10

تشكلات مختلفه.

شارح مقاصد گويد: ظاهر كتاب سنت و قول اكثر امت آنكه ملائكه اجسام لطيفه نورانيه، قادرند بر تشكلات به اشكال مختلفه، كامله در علم، و قدرت بر افعال شاقه، شأن آنها طاعت، و مسكن آنها سماوات، و ايشان رسل بر انبياء، و امناء وحى الهى‌اند.

حضرت امير المؤمنين عليه السلام در خطبه 1 نهج البلاغه فرمايد: بعد از آنكه بارى تعالى خلق آسمانها نمود بر وجه اتم و اكمل، گشود آنچه ما بين آسمانهاى بلند است به چند طبقه؛ پس پر ساخت آن طبقات سماوات را به انواع متباينه و حالات مختلفه از ملائكه خود:

بعضى از ايشان سجده كنندگانند كه ركوع نمى‌كنند (اين مرتبه مقربان درگاه احديت است)؛ و بعضى ركوع كنندگانند كه قيام ننمايند و راست نشوند (اين صفت حمله عرش است). از شهر بن حوشب نقل شده كه حمله عرش هشت‌اند، چهار مى‌گويند: (سبحانك اللهم و بحمدك لك الحمد على حلمك بعد علمك) و چهار ديگر گويند: (سبحانك اللهم و بحمدك لك الحمد على عفوك بعد قدرتك) «1» و طايفه ديگر صف زدگانند كه از صفوف زايل نشوند و بيرون نمى‌روند (اين رتبه حافين من حول العرش است)- و در روايت است كه در حوالى عرش هفتاد هزار صف ملائكه مشغول به عبادت كه دستهاى خود را بر گردن نهاده، به رفع صوت تسبيح و تكبير و تهليل نمايند «2»- و بعضى تسبيح كنندگان كه از آن ملالت نيابند-، و آنها صد هزار صف مى‌باشند- حاجب و مانع عبادت ايشان نشود خواب كردن چشمها و نه سهو عقلها و نه سستى بدنها و نه غفلت و فراموشى، (زيرا اينها لواحق اجسام حيوانيه است و ملائكه از آن منزّهند)؛ و بعضى ديگر ايشان امناء وحى الهى‌اند (به آن نحوى كه مأمور شده برسانند

«1» منهج الصادقين چ سوم، ج 8 ص 128 ذيل آيه 7 سوره مؤمن.

«2» منهج الصادقين چ سوم، ج 8 ص 128 ذيل آيه 7 سوره مؤمن.

جلد 11 - صفحه 11

بدون زياده و نقصان) و زبانهاى صدقند در آوردن پيغام به پيغمبران- و اصلا اعوجاج و انحرافى در قول ايشان نيست- تردد نمايندگانند به قضا و فرمان او؛ و بعضى ديگر ايشان حافظان بندگان اويند؛ و بعضى ديگر دربانانند براى درهاى بهشت. «1» و احاديث بسيار در اقسام ملائكه و تسبيح آنها وارد است. «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «1» ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «2» يا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ «3» وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ «4»

يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ «5»

ترجمه‌

ستايش مر خدايرا است كه آفريننده آسمانها و زمين است قرار دهنده فرشتگان را پيامبرانى صاحبان بالها دو دو و سه سه و چهار چهار مى‌افزايد در آفرينش آنچه ميخواهد همانا خدا بر همه چيز توانا است‌

آنچه بگشايد خدا براى مردمان از رحمت پس نيست باز گيرنده‌ئى براى آن و آنچه را باز گيرد پس نيست رها كننده‌ئى برايش پس از او و او است قالب درست كردار

ايمردمان ياد كنيد نعمت خدا را بر شما آيا هست آفريننده‌ئى بجز خدا كه روزى دهد شما را از آسمان و زمين نيست خدائى مگر او پس بكجا برگردانيده ميشويد

و اگر تكذيب ميكنند ترا پس بتحقيق تكذيب كرده شدند پيغمبرانى پيش از تو و بسوى خدا بازگردانده ميشود كارها

ايمردمان همانا وعده خدا راست است پس نبايد مغرور كند شما را زندگانى دنيا و نبايد مغرور كند شما را بخدا آن فريب دهنده.

تفسير

خداوند متعال تعليم فرموده بندگان خود را كه حمد و ثناى او را بجا آورند چنانچه او بجا آورده چون نو پديد آورنده آسمانها و زمين و هر چه در آنها است او است پس مخصوص است بسپاس و ستايش و قرار دهنده است فرشتگان را

جلد 4 صفحه 375

وسائط بين خود و انبياء و اولياء و صلحاء به نازل نمودن وحى و الهام و خواب راست و آنها بحسب مراتب استعدادشان براى وساطت و جهات مأموريّتشان و بعد مسافت صعود و نزولشان داراى دو بال و سه بال و چهار بال الى ما شاء اللّه ميباشند و زياد ميكند خدا در خلق بال براى آنها هر قدر بخواهد چون او بر هر امرى قادر است هر قدر بخواهد بآنها قوّه و قدرت انجام خدمت را ميدهد ولى قدر متيقّن دو بال است كه بيكى اخذ و بديگرى اعطاء نمايند از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه خداوند ملائكه را مختلف آفريده پيغمبر صلى اللّه عليه و اله جبرئيل را ديد كه ششصد بال داشت و در اكمال از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت نموده كه خدا فرشته‌ئى دارد كه نامش دردائيل است و او شانزده هزار بال دارد كه فاصله ميان هر دو بالش بقدر فاصله ميان آسمان و زمين است و اخبار در بيان كثرت ملائكه و بزرگى جسم و اوصاف كمال و عجائب صنع الهى در آنها بقدرى است كه نميتوان احصاء نمود و منافات ندارد با اين معنى آنكه خداوند بمقتضاى حكمت در ساير مخلوقات خود هم چيزى افزوده فرمايد چنانچه در توحيد از امام صادق عليه السّلام به اين معنى اشاره شده و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده كه آن روى خوب و موى خوب و آواز خوب است و خداوند در رحمت خود را بر هر فرد و جماعتى كه بگشايد از نعمت صحّت و امنيّت و رفاهيت و علم و تقوى و نبوّت و ولايت كسى نميتواند از آن جلوگيرى نمايد و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه متعه هم از اين قبيل است و هرگاه به بندد آندر را كسى نميتواند بگشايد بعد از بستن او مگر با اجازه او و او است توانائى كه كسى نميتواند با اراده او مخالفت كند و حكيمى كه بهيچ كس و قوم بى‌جهت نميدهد و نميگيرد و بعدا متذكر فرموده است مردم را بمراعات حقّ نعمت خود كه شكر آن واجب است و براى اخذ اقرار از آنها سؤال فرموده كه آيا آفريننده ديگرى غير از خدا هست كه شما را از آسمان بتوسط باران و ساير معدّات و از زمين بوسيله پرورش نباتات روزى شما را برساند و براى وضوح جوابش فرموده نيست خدائى غير از او شما هم خودتان ميدانيد كه روزى دهنده فقط خدا است پس چرا برگردانده ميشويد از حقّ به باطل و قائل باستحقاق عبادت كسانى ميشويد كه روزى دهنده و منعم شما نيستند و براى تسليت خاطر پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده اين‌

جلد 4 صفحه 376

تكذيب اختصاص بتو ندارد انبياء سابق را هم مانند تو تكذيب كردند و ايشان صبر نمودند و اجر بردند چون بازگشت امور بحكم الهى است و هر كس را بسزاى اعمالش خواهد رسانيد اينها را هم مانند آنها بكيفر خواهد رسانيد و مردم بايد بدانند كه وعده ثواب و عقاب الهى حق و محقّق است و مغرور بزر و زيور و لذائذ دانيه فانيه دو روز زندگانى دنياى دنى نشوند و مغرور نكند و فريب ندهد آنها را شيطان فريب دهنده بوعده مغفرت و كرم خداوند و اصرار بمعصيت نمايند چون اصرار بگناه بتدريج قلب را تيره و سر از گريبان كفر بيرون ميآورد و كافر مغفور نميگردد و خداوند چنانچه ارحم الراحمين است اشدّ المعاقبين هم هست و از مكرش نميشود ايمن شد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

الحَمدُ لِلّه‌ِ فاطِرِ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ جاعِل‌ِ المَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي‌ أَجنِحَةٍ مَثني‌ وَ ثُلاث‌َ وَ رُباع‌َ يَزِيدُ فِي‌ الخَلق‌ِ ما يَشاءُ إِن‌َّ اللّه‌َ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ قَدِيرٌ «1»

حمد اختصاص‌ دارد بخداوندي‌ ‌که‌ ايجاد فرمود آسمانها و زمين‌ ‌را‌ بدون‌ مثال‌ و سابقه‌ و جعل‌ فرمود ملائكه‌ ‌را‌ رسولاني‌ صاحبان‌ بالها دو بال‌ سه‌ بال‌ چهار بال‌ و زياد ميفرمايد ‌در‌ خلقت‌ آنچه‌ مشيتش‌ تعلّق‌ بگيرد محققا خداوند ‌بر‌ ‌هر‌ چيزي‌ قدرت‌ دارد.

كلام‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ سوره‌ ‌در‌ چند مقام‌ صحبت‌ ميشود: اول‌ ‌در‌ فضل‌ ‌اينکه‌ سوره مباركه‌، گذشت‌ ‌در‌ اول‌ سوره سبأ ‌که‌ صدوق‌ ‌عليه‌ الرحمة مسندا ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ روايت‌ كرده‌ فرمود:

‌من‌ قرء الحمدين‌ ‌لم‌ يزل‌ ‌في‌ ليلته‌ ‌في‌ حفظ اللّه‌ و كلائته‌ ‌سورة‌ سبأ و ‌سورة‌ فاطر و ‌من‌ قرأهما ‌في‌ نهاره‌ ‌لم‌ يصبه‌ ‌في‌ نهاره‌ مكروه‌ و اعطي‌ ‌من‌ خير الدّنيا و خير الاخرة ‌ما ‌لم‌ يخطر ‌علي‌ قلبه‌

و اما اخباري‌ ‌که‌ ‌از‌ خواص‌ القرآن‌ نقل‌ كرده‌اند نظر ‌به‌ اينكه‌ سند ندارد بلكه‌ مظنون‌ الكذب‌ ‌است‌ صرف‌ نظر ميكنيم‌.

دوم‌ ‌در‌ جمله الحَمدُ لِلّه‌ِ فاطِرِ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ اما تفسير حمد و شكر و وجه‌ اختصاص‌ ‌به‌ خداوند متعال‌ و فرق‌ ‌بين‌ حمد و مدح‌ ‌در‌ مجلد اول‌ ‌در‌ سوره مباركه حمد مفصلا بيان‌ ‌شده‌ و ‌در‌ موارد بسياري‌ ‌هم‌ اشاره‌ ‌شده‌ ديگر تكرار نميكنيم‌ و معناي‌ فاطر ايجاد بدون‌ سابقه‌ و نقشه‌ و مثال‌ ‌است‌ و سماوات‌ هفت‌ آسمان‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ آسماني‌ كرات‌ جوّيه‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ نجوم‌ و كواكب‌ و شمس‌ و قمر ‌است‌ خلق‌ فرموده‌ و عرش‌ و كرسي‌ و زمين‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌از‌ جمادات‌ و نباتات‌ و

جلد 15 - صفحه 3

حيوانات‌ و معادن‌ و جواهرات‌ و جن‌ و انس‌ و آب‌ و هوا و نار خلق‌ فرموده‌.

جاعِل‌ِ المَلائِكَةِ رُسُلًا أُولِي‌ أَجنِحَةٍ مَثني‌ وَ ثُلاث‌َ وَ رُباع‌َ مخلوقات‌ الهي‌ سه‌ قسمت‌ ‌است‌: (قسمت‌ اول‌) عالم‌ اجسام‌ ‌از‌ عرش‌ و كرسي‌ و آسمانها و جميع‌ كرات‌ علويه‌ و آنچه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ خلق‌ فرموده‌ و زمين‌ و كرات‌ سفليه‌ ‌از‌ آب‌ و هوا و نار و آنچه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ خلق‌ فرموده‌ ‌از‌ غيم‌ و باران‌ و باد و جمادات‌ و نباتات‌ و حيوانات‌ دريايي‌ و خاكي‌ و هوايي‌ و جن‌ و انس‌ ‌که‌ تمام‌ اينها مركب‌ ‌از‌ ماده‌ و صورت‌ هستند و صاحب‌ ابعاد ثلاثه‌ طول‌ و عرض‌ و عمق‌ ‌که‌ معناي‌ جسم‌ ‌است‌ قسمت‌ دوم‌ عالم‌ مثال‌ ‌که‌ صورت‌ بلا ماده‌ مثل‌ قالب‌ مثالي‌ و صور افلاطونيه‌ و ملائكه‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ قسمت‌ هستند صورت‌ بلا ماده‌ ‌که‌ ‌از‌ نور خلق‌ شده‌اند و متشكل‌ باشكال‌ مختلفه‌ و صور متفاوته‌ قسمت‌ سوم‌ مخلوقات‌ بلا ماده‌ و بلا صورت‌ مثل‌ عالم‌ عقول‌ و نفوس‌ و ارواح‌.

جاعِل‌ِ المَلائِكَةِ رُسُلًا تفسير كردند بملائكه‌ ‌که‌ ‌بر‌ انبياء نازل‌ ميشدند و احكام‌ الهي‌ ‌را‌ ابلاغ‌ ميكردند لكن‌ ظاهر ‌آيه‌ اينست‌ ‌که‌ جميع‌ ملائكه‌ ‌رسول‌ بودند ‌هر‌ كدام‌ فرستاده‌ ‌براي‌ امري‌ زيرا جمع‌ محلّي‌ بالف‌ و لام‌ افاده عموم‌ ميدهد يك‌ دسته‌ مامور بالهامات‌ قلبي‌ ‌در‌ قلوب‌ بندگان‌ يك‌ دسته‌ مأمور بدفع‌ شياطين‌ يك‌ دسته‌ مامور ‌به‌ نزول‌ ‌بر‌ انبياء و ائمه‌ اطهار و بعض‌ اولياء يك‌ دسته‌ مامور بنزول‌ ‌بر‌ عبادت‌: طواف‌ كعبه‌ حرمهاي‌ مطهره ائمه طاهرين‌ حضور ‌در‌ محافل‌ مؤمنين‌ ‌در‌ حال‌ نماز و دعا و ذكر و مجالس‌ وعظ و بيان‌ احكام‌ و تلاوت‌ قرآن‌ و بالاخره‌ تمام‌ مأمور بامري‌ چه‌ ملائكه رحمت‌ و چه‌ ملائكه عذاب‌ موكلين‌ ببهشت‌ و جهنم‌ و بانزال‌ رحمت‌ و عذاب‌ و ‌غير‌ اينها همه‌ ‌از‌ بهر تو سرگشته‌ و فرمان‌ بردار.

أُولِي‌ أَجنِحَةٍ مَثني‌ وَ ثُلاث‌َ وَ رُباع‌َ معني‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ بعضي‌ دو بال‌ دارند بعضي‌ سه‌ چهار چنانچه‌ نوعا تفسير كرده‌اند بلكه‌ مراد ظاهرا ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ باشكال‌ مختلفه‌ ‌در‌ ميآيند يك‌ موقع‌ جبرئيل‌ ‌با‌ ششصد بال‌ ‌بر‌ پيغمبر نازل‌ ميشود يك‌ موقع‌ بصورت‌ دحيه كلبي‌ وارد ميشود تعجب‌ اينست‌ ‌که‌ بعضي‌ مفسرين‌ علت‌ اولي‌ اجنحة ‌را‌ بيان‌ كردند ‌که‌ چون‌ نزول‌ و صعود دارند و حال‌ آنكه‌ احتياج‌ ‌به‌

جلد 15 - صفحه 4

جناح‌ ندارند طرفة العين‌ نزول‌ و صعود ميكنند چنانچه‌ شياطين‌ ‌هم‌ بصور مختلفه‌ متشكل‌ ميشوند ‌براي‌ اغواي‌ بشر چنانچه‌ بصورت‌ پير مرد نجدي‌ ‌در‌ سقيفه بني‌‌-‌ ساعده‌ وارد شد و امروز ‌هم‌ بعضي‌ ‌هر‌ روز بيك‌ صورتي‌ بيرون‌ ميآيند.

يَزِيدُ فِي‌ الخَلق‌ِ ما يَشاءُ خداوند ‌در‌ خلقت‌ ملائكه‌ و ساير مخلوقاتش‌ آنچه‌ بخواهد زياد ميفرمايد ‌هم‌ ‌از‌ حيث‌ عدد ‌که‌ دارد ملائكه‌ بمراتب‌ اكثر ‌از‌ جن‌ و انس‌ هستند و طائفه جن‌ اكثر ‌از‌ انس‌ هستند و همچنين‌ بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ و نباتات‌ و ‌غير‌ اينها إِن‌َّ اللّه‌َ عَلي‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ قَدِيرٌ.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 1)- گشاینده درهای بسته اوست! آغاز این سوره با حمد پروردگار شروع می‌شود، حمد و ستایش او به خاطر آفرینش جهان پهناور هستی.

می‌فرماید: «حمد مخصوص خداوندی است که خالق آسمانها و زمین است» و همه نعمتها و مواهب هستی از وجود ذی جود او سر چشمه می‌گیرد (الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

«فاطر» از ماده «فطور» به معنی شکافتن است، و از آنجا که آفرینش موجودات همانند شکافته شدن ظلمت عدم، و بیرون آمدن نور هستی است، این تعبیر در مورد خلقت و آفرینش به کار می‌رود.

و از آنجا که تدبیر این عالم از سوی پروردگار- به حکم این که عالم، عالم اسباب است- بر عهده فرشتگان گذارده شده، بلا فاصله از آفرینش آنها و قدرتهای عظیمی که پروردگار در اختیارشان گذارده سخن می‌گوید.

خداوندی که «فرشتگان را رسولانی قرار داد که دارای بالهای دو گانه و سه گانه و چهار گانه‌اند» (جاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ).

رسالت در اینجا در معنی وسیع و گسترده‌ای به کار رفته که هم «رسالت

ج4، ص57

تشریعی» یعنی همان پیام آوردن از سوی خدا برای انبیا را شامل می‌شود و هم «رسالت تکوینی» را یعنی به عهده گرفتن مأموریتهای مختلف در جهان آفرینش.

سپس می‌افزاید: «خداوند هر چه بخواهد در آفرینش می‌افزاید چرا که او بر هر چیزی قادر و تواناست» (یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص8

منابع